سلام دلبندم
اميدوارم حالت خوب باشد. اجازه بده زياد مقدمه چيني و تعارف نکنم و يک راست بروم سر اصل موضوع. راستش بحث من و تو از گله گزاري و اعتراض گذشته و من مي خواهم دلسوزانه به تو هشدار بدهم که تا دير نشده دست از لج و لجبازي برداري والا هر چه ببيني از چشم خودت ديده اي. اين تهديد نيست، عين واقعيت است.
عزيزجان
در دو سالي که گذشت تو کارهاي زشت فراواني کردي. اولا که دوبرابر فربه تر شدي و ثانيا هرچقدر که مسئولان دلسوز ما مي خواستند تلقين کنند که فقط يک کمي رشد کرده اي، تو با لجبازي فراوان هيکل گنده ات را به رخ همه مي کشيدي و به نوعي ادعاهاي مسئولان زحمتکش و خوش قلب و ساده زيست ما را تکذيب مي کردي.
حيف که تو در هيچ زيرزمين امني جا نمي شوي، والا حقت بود که گوني روي سرت مي کشيدند و به خاطر همين لجبازي ها و تهمت زني ها هم که شده چند ماهي را آنجا مي ماندي و آب خنک مي خوردي.
اما از من به تو نصيحت که تا خيلي دير نشده دست از اين کارها بردار.به خصوص اينکه اخيرا رئيس جمهور محترم ما، به وزير عزيزش دستور داده که ايشان يک ترتيباتي بدهد که مسکن ارزان بشود.
مي داني معني اين کار يعني چه؟ يعني تو ديگر کارت تمام است. يعني ديگر گذشت آن زماني که تا بهره بانک ها پايين مي آمد تو بالا مي رفتي، تا سرمايه گذاري در کارهاي پايه اي کم مي شد تو بالا مي رفتي، تا صنايع ضعيف مي شد تو بالا مي رفتي، تا ميزان سرمايه گذاري خارجي تغيير مي کرد... و خلاصه تا هر تصميم داهيانه اي دولت و نهادهايي مثل شهرداري هاي ما مي گرفتند هي تو بالا مي رفتي.
مسکن جان
به زودي خواهي ديد که با اجراي اين دستور چطور توي سرتو مي خورد و تو مجبور خواهي شد که از برج عاجت پايين بيايي. تو فکر مي کني دستور بالاترين مقام محترم اجرايي کشور، کشک است که تو بتواني به آن عمل نکني و به راه گذشته ات ادامه بدهي؟ فکر کردي هميشه مي تواني خودت را به بانکها و صنايع و سياست خارجي بند کني؟ هيهات! کوه در مقابل دستور رئيس جمهور ما بند نمي آورد چه رسد به مسکن!
بگذار اين نامه که الان در دبيرخانه است، مهر و شماره بخورد؛ آنگاه خواهي ديد که يک شبه چه بلايي سرت مي آيد و چقدر خوار و کم بها خواهي شد.
از من مي شنوي به جوانيت رحم کن و به محض رويت دستور ايشان مسائلي مثل رشد نقدينگي و کاهش سود بانکي و امنيت سرمايه گذاري – که هي رشد خودت را به گردن آنها مي اندازي- را بي خيال باش و فوراً ارزان شو. اينطوري براي خودت بهتر است، والا آن وقت رشد ناگهاني ات به بيگانگان و صهيونيست ها و عوامل سود جوي داخلي و بلکه اصلاح طلبان مرتبط و بدنامي نصيبت مي شود.
قبلا «گاز» هم لجبازي کرد و علي
سلام دلبندم
اميدوارم حالت خوب باشد. اجازه بده زياد مقدمه چيني و تعارف نکنم و يک راست بروم سر اصل موضوع. راستش بحث من و تو از گله گزاري و اعتراض گذشته و من مي خواهم دلسوزانه به تو هشدار بدهم که تا دير نشده دست از لج و لجبازي برداري والا هر چه ببيني از چشم خودت ديده اي. اين تهديد نيست، عين واقعيت است.
عزيزجان
در دو سالي که گذشت تو کارهاي زشت فراواني کردي. اولا که دوبرابر فربه تر شدي و ثانيا هرچقدر که مسئولان دلسوز ما مي خواستند تلقين کنند که فقط يک کمي رشد کرده اي، تو با لجبازي فراوان هيکل گنده ات را به رخ همه مي کشيدي و به نوعي ادعاهاي مسئولان زحمتکش و خوش قلب و ساده زيست ما را تکذيب مي کردي.
حيف که تو در هيچ زيرزمين امني جا نمي شوي، والا حقت بود که گوني روي سرت مي کشيدند و به خاطر همين لجبازي ها و تهمت زني ها هم که شده چند ماهي را آنجا مي ماندي و آب خنک مي خوردي.
اما از من به تو نصيحت که تا خيلي دير نشده دست از اين کارها بردار.به خصوص اينکه اخيرا رئيس جمهور محترم ما، به وزير عزيزش دستور داده که ايشان يک ترتيباتي بدهد که مسکن ارزان بشود.
مي داني معني اين کار يعني چه؟ يعني تو ديگر کارت تمام است. يعني ديگر گذشت آن زماني که تا بهره بانک ها پايين مي آمد تو بالا مي رفتي، تا سرمايه گذاري در کارهاي پايه اي کم مي شد تو بالا مي رفتي، تا صنايع ضعيف مي شد تو بالا مي رفتي، تا ميزان سرمايه گذاري خارجي تغيير مي کرد... و خلاصه تا هر تصميم داهيانه اي دولت و نهادهايي مثل شهرداري هاي ما مي گرفتند هي تو بالا مي رفتي.
مسکن جان
به زودي خواهي ديد که با اجراي اين دستور چطور توي سرتو مي خورد و تو مجبور خواهي شد که از برج عاجت پايين بيايي. تو فکر مي کني دستور بالاترين مقام محترم اجرايي کشور، کشک است که تو بتواني به آن عمل نکني و به راه گذشته ات ادامه بدهي؟ فکر کردي هميشه مي تواني خودت را به بانکها و صنايع و سياست خارجي بند کني؟ هيهات! کوه در مقابل دستور رئيس جمهور ما بند نمي آورد چه رسد به مسکن!
بگذار اين نامه که الان در دبيرخانه است، مهر و شماره بخورد؛ آنگاه خواهي ديد که يک شبه چه بلايي سرت مي آيد و چقدر خوار و کم بها خواهي شد.
از من مي شنوي به جوانيت رحم کن و به محض رويت دستور ايشان مسائلي مثل رشد نقدينگي و کاهش سود بانکي و امنيت سرمايه گذاري – که هي رشد خودت را به گردن آنها مي اندازي- را بي خيال باش و فوراً ارزان شو. اينطوري براي خودت بهتر است، والا آن وقت رشد ناگهاني ات به بيگانگان و صهيونيست ها و عوامل سود جوي داخلي و بلکه اصلاح طلبان مرتبط و بدنامي نصيبت مي شود.
قبلا «گاز» هم لجبازي کرد و علي رغم ميل و دستور مسئولان ما، فشارش کم شد. او هم مثل تو تقصير خودش را گردن ديگران مي انداخت و خيره سري مي کرد تا اينکه به اصلاح طلبان و ترکمنستان و ساير دشمناني که معمولا اين موقع ها تقصير آنهاست، مرتبط شد و الان پرونده اي دارد که بيا و ببين!
بدبخت آنقدر اين روزها تحت فشار قرار گرفته که افت فشار از يادش رفته!
تو هم گول هيکلت را که يکساله دوبرابر شده نخور عزيز من!
دوره آن کارها گذشته است. دوره، دوره ي منطق و قاطعيت در مديريت است و تو بايد طبق خواسته مقامات بلندپايه ما، از نمايندگان مجلس گرفته تا رياست محترم جمهوري و حتي رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، ارزان بشوي. به خصوص حالا که صراحتا به تو دستور داده شده و ديگر هيچ عذر و بهانه اي براي گران ماندن نداري.
اي مسکن
اگر نمي داني بدان که هر کاري در اين مملکت با دستور مافوق به سهولت شدني است.
رئيس بانک به کارمندش دستور مي دهد که در کار فلان ارباب رجوع همياري بشود و در عرض دو ساعت شوهر خواهر ايشان وامش را دريافت مي کند، معاون اداره به کارگزيني دستور مي دهد که تعديل نيرو با جديت دنبال شود و در نتيجه سه نفر از آدم هاي تيم قبلي بازخريد مي شوند، رئيس سازمان به روابط عمومي دستور مي دهد که جلوي نشر اکاذيب گرفته شود و بلافاصله چهارتا خبرنگار به دادگاه احضار مي شوند، رئيس پليس به پرسنل تحت امرش دستور مي دهد که مردم ارشاد شوند و در نتيجه ون-ون آدم ارشاد مي شود...
و در چنين اوضاعي آيا تو فکر مي کني وقتي بالاترين مقام اجرايي دستور مي دهد که مسکن ارزان شود، ممکن است که دستور ايشان اجرا نشود؟
پس نتيجه مي گيريم که اين کار شدني است و من خيلي خوشحالم که تو به محض رويت نامه ايشان فورا تصميم مي گيري که گول هيکلت را نخوري و ارزان بشوي.
خب ديگر نامه من رو به اتمام است و من اميدوارم که تا رسيدن اين نامه، تو دستور رئيس جمهور را رويت کرده باشي و ارزان شده باشي و اين معضل بزرگ با چند خط نامه و يا حتي پاراف ايشان حل شده باشد. به اهل خانه سلام مخصوص برسان!
قربان تو و تمام معضلات
رغم ميل و دستور مسئولان ما، فشارش کم شد. او هم مثل تو تقصير خودش را گردن ديگران مي انداخت و خيره سري مي کرد تا اينکه به اصلاح طلبان و ترکمنستان و ساير دشمناني که معمولا اين موقع ها تقصير آنهاست، مرتبط شد و الان پرونده اي دارد که بيا و ببين!
بدبخت آنقدر اين روزها تحت فشار قرار گرفته که افت فشار از يادش رفته!
تو هم گول هيکلت را که يکساله دوبرابر شده نخور عزيز من!
دوره آن کارها گذشته است. دوره، دوره ي منطق و قاطعيت در مديريت است و تو بايد طبق خواسته مقامات بلندپايه ما، از نمايندگان مجلس گرفته تا رياست محترم جمهوري و حتي رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، ارزان بشوي. به خصوص حالا که صراحتا به تو دستور داده شده و ديگر هيچ عذر و بهانه اي براي گران ماندن نداري.
اي مسکن
اگر نمي داني بدان که هر کاري در اين مملکت با دستور مافوق به سهولت شدني است.
رئيس بانک به کارمندش دستور مي دهد که در کار فلان ارباب رجوع همياري بشود و در عرض دو ساعت شوهر خواهر ايشان وامش را دريافت مي کند، معاون اداره به کارگزيني دستور مي دهد که تعديل نيرو با جديت دنبال شود و در نتيجه سه نفر از آدم هاي تيم قبلي بازخريد مي شوند، رئيس سازمان به روابط عمومي دستور مي دهد که جلوي نشر اکاذيب گرفته شود و بلافاصله چهارتا خبرنگار به دادگاه احضار مي شوند، رئيس پليس به پرسنل تحت امرش دستور مي دهد که مردم ارشاد شوند و در نتيجه ون-ون آدم ارشاد مي شود...
و در چنين اوضاعي آيا تو فکر مي کني وقتي بالاترين مقام اجرايي دستور مي دهد که مسکن ارزان شود، ممکن است که دستور ايشان اجرا نشود؟
پس نتيجه مي گيريم که اين کار شدني است و من خيلي خوشحالم که تو به محض رويت نامه ايشان فورا تصميم مي گيري که گول هيکلت را نخوري و ارزان بشوي.
خب ديگر نامه من رو به اتمام است و من اميدوارم که تا رسيدن اين نامه، تو دستور رئيس جمهور را رويت کرده باشي و ارزان شده باشي و اين معضل بزرگ با چند خط نامه و يا حتي پاراف ايشان حل شده باشد. به اهل خانه سلام مخصوص برسان!
قربان تو و تمام معضلات
